-
تاریخ تمدن ویل دورانت جلد اول مشرق زمین
چهارشنبه 16 تیرماه سال 1389 09:50
تا ر یخ تمدن ویل دورانت جلد اول مشرق زمین عوامل کلی تمدن تعریف تمدن عوامل جغرافیایی زمین شناختی تمدن عوامل اقتصادی تمدن عوامل نژادی تمدن عوامل روانی تمدن علل انحطاط و اضمحلال تمدنها عوامل اقتصادی تمدن از شکار تا برزگری فقدان حس پیشبینی در ملل اولیه آغاز دوراندیشی شکار و ماهیگیری گلهداری اهلی کردن حیوانات کشاورزی...
-
من ((هزار بندک )) هستم !
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:36
فارسى من هزار بندک است . به من هزار پسر و هزار پیوند هم مى گویند . به من پرسیاوشان دارو (یا پرسیاوشان اشتباه نشود ) (( کسته )) و (( عصاى موسى )) هم گفته اند. عربى من قضاب مصرى و عصى الراعى است و عده اى از اعراب (( ونکه صغیره )) گفته اند. انواع بزرگ من که به تازگى در ایران به عنوان گلهاى زینتى پرورش مى دهند. به نام...
-
اسم من ((غافت )) است !
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:34
فارسى من غافت بر وزن آفت است ، و معرب آن غافث مى باشد. به من علف گلو درد، تیغ بدبو، شوکه منتنه ، دواى جگر، قیزل یپراق ، قزل پاپراق ، قاصیق اوتى ، اکرسومنه ، اوباطریوس ، اوفاطریون و مشکانیه هم مى گویند. من در گیلان ، مازندران ، رودبار - زیر درختهاى زیتون دره عمارلو، باغ محسن ، هرزیل - بین زرد چین و دارماش - جنوب و غرب...
-
من ((اسپیره )) هستم !
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:32
اسم : اسپیره است . در نور به من (( شیرگا )) گویند. عربى من (( ملک المروج )) یعنى سلطان مرتعها مى باشد، عده اى هم عربى مرا (( لحیه التیس )) یعنى ریش بز گفته اند، ولى این نام در زبان عرب بت چند گیاه دیگر از جمله شنگت هم اطلاق مى شود. در زبان فرنگى نیز به انواع من اسپره مى گویند. من از تیره گل سرخ بوده و چند نوع دارم که...
-
اسم من ((درخت مسواک )) است !
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:30
فارسى من درخت مسواک است ، در بندر عباس و چاه بهار به من چوج گویند، عربى من شجرالمسواک است ولى در کتب سنتى به من اراک لقب داده اند من یک درختچه ایران هستم ، برگهاى متقابل من گوشتى است و داراى گلهاى سفید رنگ خوشه اى هستم . میوه من هسته اى زرد رنگ بوده و آن را کباث نامند که در موقع نارسى سبز رنگ بوده ، و به آن خمط و جهاض...
-
کبات
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:29
من میوه رسیده و سیاه شده درخت مسواک هستم ، چون هشت گرم مرا کوبیده و نرم کرده ، با هم وزن آن شکر قاووت نمایند، و پس از خوردن روى آن آب سرد یا شربت بنوشند، تولید اسهال کرده ، معده را پاک و درد پشت را تسکین مى دهم و بعلاوه معده را از بلغم تهى مى سازم . نوشیده جوشانده من ادرار را زیاد و مثانه و کلیه را لاروبى مى کند. من...
-
اسم ما ((تاجریزى )) است !
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:27
ما برادران گوجه فرنگى و از تیره بادمجان هستیم که در زبان فارسى به ما تاجریزى ، انگور روباه ، انگورتورک ، روباه تریک ، سگ انگور و به ترکى قوش اوزومى و به عربى عنب الثعلبت گویند و این اسامى به انواع ما تعلق مى گیرند. اکنون اجازه فرمایید انواع ما یکایک خود را معرفى نمایند . زبان خوراکیها جلد سوم نویسنده : دکتر غیاث...
-
کاکنج
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:21
فارسى من عروسک پشت پرده است ، به من آلبالوى زمستانى ، عروسک پس پرده ، عروس در پرده ، کچومن ، جوز المرج ، صب اللهو، کریس الیمود، حب التوم و اسفوند و لیون گویند. در کتب داروسازى سنتى مرا کاکنج خوانده اند، در زبان فرانسوى به من الکنج مى گویند. داروسازان سنتى ایران مرا نوع نر تاجریزى دانسته ، بستانى و کوهى مرا کاکنج منوم...
-
سگ انگور
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:19
من نوعى تاجریزى هستم ، که در خراسان و شبه قاره هند مى رویم ، در داروسازى جدید مرا تاجریزى سیاه مى نامند و این ترجمه نام فرنگى من است . ولى داروسازان سنتى مرا عنب الثعلب خواب آور مى دانستند. گیاه من علفى یک ساله به ارتفاع ده تا پنجاه سانتى متر است ، و بیشتر در کنار گودالها مى روید. ریشه من راست و سفید رنگ است ، و در...
-
تاجریزى پیچ
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:17
(( کاکنج )) و (( سگ انگور )) که خود را معرفى کردند برادران من مى باشند، ولى تاجریزى اصل و واقعى من هستم . عربى من (( حلو مره )) بوده و فرنگیها به من دوس آمر مى گویند، این روزها در محافل داروسازى براى اینکه فرقى بین من و سایر انواع گذاشته شود به من تاجریزى پیچ گویند، زیرا گیاه علفى بالا رونده است . من در اطراف تبریز،...
-
اسم من ((پنبه )) است !
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:14
فارسى من پنبه ترکى آن پنبوق است . اعراب به من قطن گویند. من داراى گونه هاى مختلف هستم و چندین هزار سال است که بشر مرا شناخته و به کشت من اقدام کرده است . گیاه من به ارتفاع 5/0تا 5/1 متر است ، برگهاى گیاه من پنجه اى و داراى سه تا پنج بریدگى نوک تیز است . سطح برگهاى من پوشیده از کرک است . گلهاى من داراى رنگ زرد روشن ، و...
-
پنبه نسوز
چهارشنبه 23 خردادماه سال 1386 14:11
فارسى من پنبه نسوز است ، به من پنبه کوهى و آذرشست هم مى گویند. عربى من حجر الفتیله است . من نوعى سنگ آتشفشانى هستم که از ترکیب سیلیکات کلسیم و سیلیکات منیزى به صورت الیاف در آمده ام ، الیاف من مانند پنبه نرم و قابل انعطاف و تابیدن است و از این رو در نساجى مى توان از من استفاده کرد و پارچه هاى نسوز بافت ، در گذشته از...
-
من ((سرکه (( هستم !
دوشنبه 7 اسفندماه سال 1385 12:17
اعصاب را تحریک مى کنم اگر معده یى ضعیف دارید، من در هضم غذا به شما کمک مى کنم دشمن عفونت هاى خونى هستم .... کار من تنها ویران کردن نیست ، بلکه قدرت سازندگى هم دارم . خرابکارى من به منظور نوسازى است ، من سه فرق کلى با شراب دارم که من را از آن متمایز مى سازد : 1 - الکل در من برگشته و به جوهر سرکه (اسید استیک ) بدل شده ،...
-
اسم من ((انجیر)) است !
جمعه 22 دیماه سال 1385 13:25
به این همه ادعا که دارم خرده نگیرید، همه اش بى چون و چراست . از انواع ویتامین سرشارم . مزاج را لینت مى دهم . درمان صد در صد دمل هاى چرکینم . شیرابه مرا به ریشه دندان بمالید تا از درد آن آسوده شوید . همین شرابه من ، گوشت را قابل پخت مى کند و هزار خاصیت دیگر که در من نهفته است . نام من انجیر است ، انجیل هم مى گویند....
-
اسم من انار است !
جمعه 22 دیماه سال 1385 07:46
میوه بهشتى هستم ، و یک دنیا خاصیت دارم . زادگاهم ایران است . بهترین موقع خوردن من صبح زود است . رب من ، غم و غصه را از دل مى برد . شیرین مرا، براى رفع سینه درد و سرفه میل کنید ... اسم من انار است ، و گاهى نار مى گویند. از من در قرآن مجید تعریف شده است . زادگاه اولیه من ایران مى باشد، ولى امروزه در بسیارى از کشورها...
-
اسم من ((پنیر)) است !
سهشنبه 28 آذرماه سال 1385 16:56
مقوى معده ام و به هضم غذا کمک مى کنم . اگر مرا با مرزه و مغز گردو بخورید، به چاق شدن خود کمک کرده اید . با پونه اگر خورده شوم پادزهر خوبى مى شوم ... از قدیم نان خورش شما ایرانیان بوده ام ، و بسیارى از سالخوردگان روستا نشین ، زیادى عمر خود را از من مى دانند . من از بسته شدن شیر به وسیله پنیر مایه بدست مى آیم و بیش از...
-
من ((ماش ))هستم !
دوشنبه 27 آذرماه سال 1385 19:09
ایرانیان قدیم به من (( مچ (( مى گفتند و اعراب آن را معرب کرده ، به صورت ماش در آمدم . زادگاه اولیه من ایران و نوع دیگرم در هندوستان است . با اینکه یکى از حبوبات امروزى جز در آش ماش که یکى از غذاهاى صددرصد ایرانى است ، مرا در خوراکى هاى دیگر ندیده اند و نیز جاى تعجب است که مؤ لفین کتاب هاى لغت نامه مرا یا گیاه دیگرى که...
-
من ((گشنیز)) هستم !
دوشنبه 27 آذرماه سال 1385 18:59
اسم من گشنیز است . به من جلجلان هم گفته اند. اعراب کسیره و کزیره مى گویند. من از آن دسته گیاهان هستم که خاصیت میکرب کشى دارم ، و از سرایت امراض عفونى جلوگیرى مى کنم . پزشکان قدیم به مبتلایان به ابله دستور مى دادند که براى جلوگیرى از سرایت به آن چشم ، آب مرا در اطراف پلک بمالند، و براى جلوگیرى از سرایت حصبه به اطرافیان...
-
اسم من ((کلم ))است !
دوشنبه 27 آذرماه سال 1385 05:59
ضد رعشه هستم و قوه بینایى را تقویت مى کنم . خواب آورم و برادرم (( کلم سنگ (( علاج ورم روده است . شربت کلم قرمز درمان نقرس و رماتیسم است . مخصوصا براى پیران و سالخوردگان که طبعى سرد دارند، سودمندم ! اسم من کلم است . ایرانیان قدیم به ما (( کرم (( مى گفتند و اعراب آن را معرب کرده ، ما را کرنب صدا کردند، و بالاخره به نام...
-
اسم من ((انگور)) است !
دوشنبه 27 آذرماه سال 1385 05:57
من مجموعه اى از عناصر مفید و سودمندم ضد سرطانم و ترشى خون را کم مى کنم تمام میوه اى هستم که وقتى خشک شوم ، ارزش غذاییم بالا مى رود . از نظر ترکیبات غذایى ، شباهت زیادى به شیر مادر دارم . با سوء هاضمه مبارزه مى کنم ، رماتیسم را از بین مى برم و خلاصه خواصى دارم که کمتر کسى از آنها باخبر است ... اسم من انگور است ، و...
-
من ((شاهتره ))هستم !
دوشنبه 27 آذرماه سال 1385 05:55
زادگاه من ایران است و یک نوع دیگرم در اروپا مى روید و کم و بیش به من شباهت دارد و به زبان فرنگى به آن (( فومتر )) مى گویند و در ایران دیده نشده است ، جوهر آن با جوهر گوگرد تولید رنگ بنفش مى کند بنابراین آنچه را در اینجا مى گویم مربوط به خودم بوده ، و ممکن است در نوع خارجى من نباشد . اعراب نام مرا معرب کرده (( شاهترج...
-
اسم من ((عسل )) است !
دوشنبه 27 آذرماه سال 1385 05:51
هم دوا هستم ، هم غذا اکسیر طول عمر را در من جستجو کنید هیچ نوع میکربى در من اثر ندارد....زیرا دشمن سرسخت آنها هستم . شفابخش زخمهاى دهان بوده سستى اندام و عضلات را از بین مى برم . پادزهر خوبى براى سموم مختلف هستم . دوست کبدم و سنگهاى کلیه و مثانه را خرد مى کنم . و خلاصه هزاران خاصیت دیگر که کمتر کسى از آن مطلع است !...
-
اسم من ((چغندر)) است !
دوشنبه 27 آذرماه سال 1385 05:47
خام من به اندازه عسل خاصیت دارد . درمان بى دریغ رعشه هستم . درد مفاصل و نقرس را درمان مى کنم خوردن آب برگ من ، مسکن سردرد و دندان درد است . و آنها که از شوره مو رنج مى برند، علاج ناراحتى خود را در من خواهند یافت ... من چغندر هستم . به من چگندر و چندرهم مى گویند. اعراب مرا (( سلق (( صدا مى کنند. در گذشته به پخته بیخ من...
-
من ((5 انگشت ))یا ((فلفل بیابانى ))هستم
شنبه 25 آذرماه سال 1385 19:50
در اطراف تهران و کرج به من (( فلفل بیابانى (( و در اطراف شیر از (( دل آشوب (( در نیکشهر و ایرانشهر (( بنگاله (( و گونک نامند. من در نواحى البرز - خراسان - خرمشهر - شهبازان - کازرون - اطراف خلیج فارس - بندرعباس - صالح آباد و قم مى رویم . اعراب به من (( فنجکشت و اثلق (( و فرنگى ها (( گاتیلیه (( مى گویند. زادگاه اولیه من...
-
اسم من ((سیب زمینى ))است
شنبه 25 آذرماه سال 1385 19:45
من از آمریکاى جنوبى آمده ام مسکن دردهاى معدى هستم مقوى قلب بوده ، لثه ها را محکم کرده و از خونریزى آن جلوگیرى مى کنم تنورى ن ویتامین بیشترى دارد از سرخ کردن من بپرهیزید... و اگر زخم معده دارید از نوع اسلامبولى من استفاده کنید .... به من در فارسى سیب زمینى مى گویند و چون در زمان ناصرالدین شاه ، میرزا ملکم خان مرا به...
-
من ((انبه ))هستم
شنبه 25 آذرماه سال 1385 19:40
به فارسى به من (( انبه (( مى گویند و اعراب آنرا معرب کرده (( انبج (( خوانده اند در کتب قدیمى (( موانبه (( و نغزک نیز ذکر شده است . زادگاه اولیه من هندوستان و نواحى استوایى است و اکنون در بلوچستان است . غرغره ى این عصاره ، مخلوط با کمى آب جهت دردگلو و اورام لوزتین بکار مى رود. پوست من داراى 15 تا 18 درصد تانن است ، و...
-
من ((بو مادران )) هستم
سهشنبه 16 آبانماه سال 1385 05:11
اسم من بومادران مى باشد. به من علف هزار برگ - زهرة القندیل هم گفته اند. در کتابهاى گیاه شناسى قدیم ایران ، اسم یک نوع من برنجاسب و نوعى دیگرم قیصوم ذکر شده است ، بطور خودرو در ایران و نقاط مختلف اروپا، در کنار جاده ها و دشت مى رویم ، سر شاخه هاى گلدار من داراى یک اسانس معطر فرار و چند ترکیب دارویى است مقدارى اینولین -...
-
آرتیشو
سهشنبه 16 آبانماه سال 1385 05:11
اسم من در زبان فرنگى (( آرتیشو )) مى باشد و در کتب قدیم گیاه شناسى بمن انگنار - انگیناز - و قناریه مى گفتند. بعضى ها هم بمن کنگر فرنگى و کنگر بستانى مى گویند. میوه ى من صنوبرى و شبیه میوه ى درخت کاج است . با این فرق که رنگ من سبز بوده ، و تک برگ هایى که روى آن است تیغى شبیه سوزن قرار دارد . براى پختن من میوه ى مرا در...
-
اسم من ((کنگر)) است
سهشنبه 16 آبانماه سال 1385 05:10
در من املاح بسیارى موجود است ترشحات غدد را زیاد مى کنم خودم براى کلیه و مثانه مضرم ، اما ریشه ام براى آنها مفید است هضم غذا را آسان مى کنم و جراحات روده را التیام مى دهم براى آن ها که بمرض پیسى گرفتارند مرا توصیه کنید ... کنگر چو برآورد سر از خاک زمین گفت خرما نتوان خورد ازین خار که کشتیم اسم من کنگر است . به عربى به...